![]() |
|
![]() |
#346 |
مریم
|
ج: ترانه
♫♫♫♫ کجا میری , تنها که بشی میمیری از چی داری همش , بهونه میگیری چیکار داری , با دردو غم تکراری اخه چرا منو , تنها میزاری کاری نکنی کارات , یه کاری بده دست دوتایی ما کی رفتی و برگشتی یا نرو و نیا تکیلف تو روشن کن چی میخای تو رابطه غیر همین از من کیه عاشق تر , تو تموم زمین ♫♫♫♫ تو درگیری , حرفام نداری تاثیری تصمیه خودته , میمونیو میری مثل آدم پای همه چی وایسادم کاش عاشقی رو من یادت نمیدادم کاری نکنی کارات , یه کاری بده دست دوتایی ما هی رفتی و برگشتی یا نرو یا نیا , تکلیفتو روشن کن چی میخای تو رابطه غیر همین از من کیه عاشق تر , تو تموم زمین هی رفتی و برگشتی کجا میری ♫♫♫♫
__________________
هیچوقت برایم مهم نبود که بقیه درباره ام چه فکر می کنند،
راستش بیشتر اوقات حق با من است، فقط حوصله ی اثباتش را ندارم! - جیم کری |
![]() |
![]() |
![]() |
#347 |
عضو ثابت
|
ج: ترانه
الهی خم نشی وقتی که دردات رویه شونت مثه یه کوله باره تو میتونی بری از پا نیفتی دیگه این راه برگشتن نداره مسیره زندگی مثله یه روده که آخر دل به دریا میسپاره اگه بالا و پایین داره اما تهش حسه رسیدن موندگاره قبولش کن اگه حتی شکستی نگو هرگز امیدت میره از دست تو میتونی بری و پر بگیری اگه شوقه رهایی تو دلت هست نگو هرگز امیدت میره از دست مبادا وقته رفتن کم بیاری مسیره زندگی مثله یه روده که یعنی راهی جز رفتن نداری برو تا آخر دنیا سفر کن سفر کن تا دلت آروم بگیره سفر مثله یه مرهم دلنشینه نذار حسش تویه قلبت بمیره مسیره زندگی مثله یه روده که آخر دل به دریا میسپاره اگه بالا و پایین داره اما تهش حسه رسیدن موندگاره نگو هرگز امیدت میره از دست مبادا وقته رفتن کم بیاری مسیره زندگی مثله یه روده که یعنی راهی جز رفتن نداری
|
![]() |
![]() |
![]() |
#348 |
عضو ثابت
|
ج: ترانه
اوج گرفتیو من قفس شدم از تو
حضرت آزادی وبال بالم شد یه روز دیدمتو تازه شدم مزنون یه روز از تو گذشت هزار سالم شد سکوت تو مثل یه راز سربسته بین تولد و مرگ شن و ورق میکرد نفس کشیدن تو قوطی در بسته از این که پروانم مقدرم میکرد دست که میبردی به کوله بار سفر دخیل میبستم به دستگیره ی در دخیل میبستم به جاده های عبوث دخیل میبستم به آخرین اتوبوس دست که میبردی به کوله بار سفر دخیل میبستم به دستگیره ی در دخیل میبستم به جاده های عبوث دخیل میبستم به آخرین اتوبوس انقدا هم میگن دلت بزرگ نبود دلت یه زندون یه چهار دیواری بود تصورم از تو دوده هوا شد رفت تا هی سقوط کنم به زیر سیگاری صعود میکردم به قله ی چشمات سقوط میکردم مهم نبود برات دلم میخواست که تو رو حبس کنم تو صدام هیشکی به غیر از تو مهم نبود برام چشم که مینداختی به آینه و چمدون پناه میبردم به کوچه و بارون چشم که میبستی رو بی پناهیه من پناه میبردم به نا امید شدن دست که میبردی به کوله بار سفر دخیل میبستم به دستگیره ی در دخیل میبستم به جاده های عبوث دخیل میبستم به آخرین اتوبوس |
![]() |
![]() |
![]() |
#349 |
ساز دهنی (امیرم)
|
ج: ترانه
با حس عجیبی ، با حال غریبی ، دلم تنگته
پر از عشق و عادت ، بدون حسادت ، دلم تنگته گِله بی گلایه ، بدون کنایه ، دلم تنگته پر از فکر رنگی ، یه جور قشنگی ، دلم تنگته تو جایی که هیشکی واسه هیشکی نیست و همه دل پریشن دلم تنگه تنگه واسه خاطراتت که کهنه نمیشن دلم تنگه تنگه برای یه لحظه کنار تو بودن یه شب شد هزار شب که خاموش و خوابن چراغای روشن منه دل شکسته، با این فکر خسته ، دلم تنگته با چشمایِ نمناک ، تَر و ابری و پاک ، دلم تنگته ببین که چه ساده، بدون اراده ، دلم تنگته مثل این ترانه ، چقدر عاشقانه ، دلم تنگته یه شب شد هزار شب ، که دل غنچه یِ ماه قرار بوده باشه تو نیستی که دنیا به سازم نرقصه به کامم نباشه چقدر منتظرشم که شاید از این عشق سراغی بگیری کجا کی کدوم روز ، منو با تمام دلت می پذیری منه دل شکسته، با این فکر خسته ، دلم تنگته با چشمایِ نمناک ، تَر و ابری و پاک ، دلم تنگته ببین که چه ساده ، بدون اراده ، دلم تنگته مثل این ترانه ، چقدر عاشقانه ، دلم تنگته
__________________
گفتم شعری بگو گفت: " تو" |
![]() |
![]() |
كاربران ذيل از ماه من بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |
![]() |
#350 |
مریم
|
ج: ترانه
متن آهنگ مستی فریدون آسرایی شرابی خوردم از دستی عزیزم رفته از دستی نمی دانم چه نوشیدم که سیرم کرده از هستی خودم مست و غزل مست و تمام واژه ها مستند ببین شوریده ای امشب عجب اعجوبه ای هستی عجب اعجوبه ای هستی به ساز من که می رقصی بیا مردی کنی به به چه طوفانی به پا کردی چه طنازی چه سر مستی چه طنازی چه سر مستی زمین مست و زمان مست و جهانی مستِ شعرم شد بنازم دلبری هایت ببین الحق که تردستی فلانی فرق بسیار است میان مستی و مستی قضاوت کار هر کس نیست به هر مستی نگو پستی تظاهر می کنی اما تو هم از دید من مستی اگر پاکیزه تر بودی به شعرم دل نمی بستی خودم مست و غزل مست و تمام واژه ها مستند عزیزم معصیت کردی به مشتی مست پیوستی به مشتی مست پیوستی به ساز من که می رقصی بیا مردی کنی به به چه طوفانی به پا کردی چه طنازی چه سر مستی چه طنازی چه سر مستی زمین مست و زمان مست و جهانی مستِ شعرم شد بنازم دلبری هایت ببین الحق که تردستی شعر : محمدرضا نظری خواننده : فریدون آسرایی
__________________
هیچوقت برایم مهم نبود که بقیه درباره ام چه فکر می کنند،
راستش بیشتر اوقات حق با من است، فقط حوصله ی اثباتش را ندارم! - جیم کری آخرين ويرايش scholar ، Monday 26 December 2016 در 12:23PM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#351 | |
عسل
|
ج: ترانه
نقل قول:
فلانی فرق بسیار است
میان مستی و مستی قضاوت کار هر کس نیست به هر مستی نگو پستی تظاهر می کنی اما تو هم از دید من مستی اگر پاکیزه تر بودی به شعرم دل نمی بستی ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
__________________
برهنگی بیماری عصر ماست، به گمان من، تن تو باید برای کسی باشد که روحش را برای تو عریان کرده است
![]() |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#352 |
::.. حلالم کنید
تاريخ ثبت نام: Nov 2007
مكان: ::.. تو دل خوشبختی ..::
پاسخها: 3,713
|
ج: ترانه
همه می پرسند: چیست در زمزمه مبهم آب
چیست در همهمه دلکش برگ چیست در بازی آن ابر سپید، روی این آبی آرام بلند، که تو را می برد اینگونه به ژرفای خیال چیست در خلوت خاموش کبوترها چیست در کوشش بی حاصل موج چیست در خنده جام که تو چندین ساعت، مات و مبهوت به آن می نگری نه به ابر، نه به آب، نه به برگ، نه به این آبی آرام بلند، نه به این خلوت خاموش کبوترها، نه به این آتش سوزنده که لغزید به جام، من به این جمله نمی اندیشم من مناجات درختان را هنگام سحر، رقص عطر گل یخ را با باد، نفس پاک شقایق را در سینه کوه، صحبت چلچله ها را با صبح، نبض پاینده هستی را در گندم زار، گردش رنگ و طراوت را در گونه گل، همه را می شنوم، می بینم، من به این جمله نمی اندیشم! به تو می اندیشم ای سراپا همه خوبی تک و تنها به تو می اندیشم همه وقت، همه جا من به هر حال که باشم به تو می اندیشم تو بدان این را، تنها تو بدان! تو بیا، تو بمان با من، تنها تو بمان! جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب! من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند! اینک این من که به پای تو در افتادم باز ریسمانی کن از آن موی دراز تو بگیر، تو ببند! تو بخواه، پاسخ چلچله ها را، تو بگو! قصه ابر هوا را تو بخوان! تو بمان با من، تنها تو بمان! در دل ساغر هستی تو بجوش! من همین یک نفس از جرعه جانم باقیست، آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش! "فريدون مشيري"
__________________
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
#353 |
مریم
|
ج: ترانه
گر جان به جان من کنی
جان و جهان من تویی سیر نمیشوم ز تو تاب و توان من تویی نظری به حال ما کن تا روم به سمت کویت دیوانه تر از دلم نیست تا شود اسیر رویت شوخیه مگه بذاری بری نمونی تو یار منی نشون به اون نشونی شوخیه مگه دلو بزنی به دریا عاشقی کنی پرسه نزنی تو شب ها شوخیه مگه بذاری بری نمونی تو یار منی نشون به اون نشونی شوخیه مگه دلو بزنی به دریا عاشقی کنی پرسه نزنی تو شب ها چه کنم وجود من با دل تو ساز شد همه دنیای من آن دلبر طناز شد تو که بی وفا نبودی پر جور و جفا نبودی تو همه وجود مایی تو ز ما جدا نبودی ز ما جدا نبودی … شوخیه مگه بذاری بری نمونی تو یار منی نشون به اون نشونی شوخیه مگه دلو بزنی به دریا عاشقی کنی پرسه نزنی تو شب ها شوخیه مگه بذاری بری نمونی تو یار منی نشون به اون نشونی شوخیه مگه دلو بزنی به دریا عاشقی کنی پرسه نزنی تو شب ها
__________________
هیچوقت برایم مهم نبود که بقیه درباره ام چه فکر می کنند،
راستش بیشتر اوقات حق با من است، فقط حوصله ی اثباتش را ندارم! - جیم کری آخرين ويرايش scholar ، Saturday 18 November 2017 در 09:39PM. |
![]() |
![]() |
![]() |
Bookmarks |
كاربراني كه در حال مشاهده اين گفتگو هستند : 1 (0 عضو 1 ميهمان) | |
ابزار گفتگو | |
|
|
![]() |
||||
گفتگو | آغازگر گفتگو | تالار | پاسخها | عنوان آخرين گفتگو |
مشاعره با ترانه هاي فارسي! | maryam | نظم و نثر ادبي | 980 | Wednesday 18 May 2016 12:16PM |
نياز به دانلود ترانه هايده دارم | shiman | موسيقي | 6 | Saturday 31 May 2014 01:45PM |
سامي يوسف | delvorna | موسيقي | 13 | Thursday 12 April 2007 01:08AM |
اشعار و ترانه هاي خارجي | maryam | نظم و نثر ادبي | 7 | Tuesday 24 August 2004 08:35AM |
پديده اي از دامغان !!! | محمدعلي | آزاد | 5 | Thursday 1 January 2004 11:56PM |